بوطیقای روایت در داستان یک سرخپوست در آستارا از بیژن نجدی
Authors
Abstract:
در بوطیقای ارسطو، هنر و ادبیّات، محاکات و تقلیدی از واقعیّت تلقّی میشد و تمام اجزای اثر ادبی، بازنمودی عینی در عالم واقع داشت و عناصر شکلدهندة داستان، همانهایی بود که هر روزه با آنها در تعامل هستیم. با تئوریپردازیهای فردینان و سوسور و رومن یاکوبسن و شکلگیری رهیافتهای جدید ـ مانند ساختارگرایی ـ بوطیقایی پدید آمد که ادبیّات را نه تقلید از واقعیّت، بلکه برساختن دنیایی متفاوت با عالم واقع معرّفی میکند که در آن اجزا بهگونهای کنشگرانه در ارتباطی دیالکتیک با همدیگر، کلّیّت متن ادبی را شکل میدهند. نگارندگان این مقاله کوشیدهاند با تکیه بر شالودههای نظری زبانشناختی و رهیافت ساختارگرایی، تمایز میان بوطیقای ارسطویی و بوطیقای جدید در معنای سوسوری آن را در داستان یک سرخپوست در آستارا از مجموعة داستانیِ دوباره از همان خیابانها از بیژن نجدی بکاوند و این نکته را تبیین کنند که چگونه بوطیقای جدید، میتواند متنی ادبی را همواره متعلّق به اکنون ـ و نه به تاریخ پیوسته ـ نشان دهد.
similar resources
هنجارگریزی معنایی در داستان های بیژن نجدی
هنجارگریزی معنایی، یکی از شیوههایی است که شاعران و نویسندگان، با بهرهگیری بهجا و هنرمندانه از آن، سطح ادبی آثارشان را ارتقا میبخشند. بیژن نجدی از جمله نویسندگانی است که در ساخت و پرداخت داستانهای خود، تمایل زیادی به استفاده از این شیوه داشته است. از آنجا که هنجارگریزی معنایی بیشتر خاص شعر است، بهرهگیری از آن در آثار منثور، زبان این آثار را شعرگونه مینماید. فرضیة پژوهش حاضر آن است که یکی...
full textبیژن نجدی و بدعت در زبان داستان
«بیژن نجدی» نویسندهای بدعتگذار است که با انتشار سه مجموعه داستان کوتاه، سبکی انحصاری و متفاوت را به ظهور رسانده است. او در روایتِِ داستان از نثری ویژه و شاعرانه بهره برده که دارای تازگی و وجه نامتعارف است. نجدی میان بیان شعری و عناصر داستانی به گونهای خاص، تلفیق به وجود آورده که ضمن داشتن مشخصه های روایی، واجد ظرفیتهای شعری نیز هست. این امر، نقشی تعیینکننده در تکوین کلیت کار «نجدی» ایفا کرده...
full textتحلیل ساختار روایت در داستانهای بیژن نجدی از منظر بوطیقای مدرنیسم (با تأکید بر آرای چارلز می و سوزان فرگوسن)
بیژن نجدی از داستاننویسان پرآوازة معاصر است که حاصل تراوشهای قلم او شگفتی و تحسین مخاطبان عام و خاصّ ادبیّات داستانی را برانگیخته است. به کار بستن خلاّقانة تمهیدهای شکلگرایانهای همچون تلفیق امکانات نثر و نظم در نحوة بهکارگیری زبان، پیچیدهسازی ساختار روایی به واسطة کاربست روایات ذهنی و نیز بهرهجویی از شگردهای گسست در روایت، در هم آمیختن عین و ذهن و گذشته و حال در سطحی گسترده، بهرهگیری از پی...
full textبررسی زبان و روایت در داستان «یک سرخپوست در آستارا»
جریان داستان مدرنیستی از مهمترین جریانهای داستاننویسی ایران و بیژن نجدی از برترین نویسندگان این جریان است. او نویسندهای ساختارشکن و تجربهگراست. زبان داستانهای نجدی مملو از استعاره و تشبیه است. این ویژگی داستانهای نجدی زبان آثار او را تاحد زیادی به زبان شعر نزدیک کردهاست و نوعی تشخص سبکی به آثار او بخشیدهاست؛ تاجاییکه میتوان او را بنیانگذار داستاننویسی شاعرانه در ادبیات داستانی ایرا...
full textزبان هنری داستان ـ شعر در آثار بیژن نجدی
در این جستار، ضمن بیان عوامل پدیدآورندة سبک، به تحلیل روش و سبک هنری، ساختار، و ویژگیهای زبانی آثار نویسندۀ معاصر، بیژن نجدی (1320- 1376)، میپردازیم. نجدی با فرم و محتوای ارزشمند و آمیختن شعر و داستان مبدع سبک خاصی شده است و با مهارت از عهدۀ ظرافتهای آن برآمده است. استعداد کمنظیری در ادبیات داستانی داشته است اما با مرگ زودهنگام فرصتی برای خلق آثاری بیشتر نیافت. تحقیق و بررسی در آثار نجد...
full textMy Resources
Journal title
volume 3 issue 1
pages 1- 20
publication date 2013-08-23
By following a journal you will be notified via email when a new issue of this journal is published.
Keywords
Hosted on Doprax cloud platform doprax.com
copyright © 2015-2023